و این اتفاق دو سال پیش به وسیله یک فریم کارتون سفر به سوئد را برای من محیا کرد.

به وسیله یکی از کارهام تو فیسبوک دعوت شدم به کشور سوئد به دانشگاه اوپسالا , دپارتمان پزشکی که در یک سمینار تخصصی در مورد معلولین و امادهسازی محیط برای معلولین شرکت کنم و یک نمایشگاه مرتبط باموضوع برگزار کنم.

ورود
(روز - داخلی - فرودگاه Stockholm)
داخل صف چک پاسپورت منتظر مهر تایید بودم . گیت برا ی فارسی زبانها جدا بود و یک مامور مسلط به زبان فارسی .....,نوبت من شد.
مامور:سلام-
من:سلام –
مامور: دلیل سفرتون به کشور سوئد ؟
من:برای برگزاری نمایشگاه و شرکت در سمینار......
مامور:جه نمایشگاهی؟
من: نمایشگاه کارتون
مامور:جه جالب کارتونیستین؟
من:بله
مامور:پس باید کامبیز درمبخش رو هم بشناسین؟؟؟
من واقعا از این که مامور چک پاستورت استاد درمبخش رو میشناخت خوشحال شدم , گفتم بله میشناسم ,اتفاقا دو روز پیش در تهران ساعاتی در محضر استاد بودم.
مامور:به کشور سوئد خوش اومدین.
جه سفری بشه سفری که با استاد درمبخش شروع بشه...

پایان قسمت اول