دوستی و سعه صدر به معنی چشم بستن بر روی کج روی ها و انحرافات و سرقت های مختلف نیست. در عرصه هنر کاریکاتور تبریز از مدتها قبل و پس از مشاهده این انحرافات ، خوشبختانه بیش از صد عضو انجمن کارتون یکدل و متحد در مقابل این کج روی ایستادند و بارها و بارها در مورد سرقت نام سایت این تشکل و سرقتهای هنری که جوایزی کسب میکردند و سرقت خبری و حتی شمایل سایت و سرقت اعتبارانجمن کارتون تبریز به همه دوستان هشدار دادند. و این ناراحتی برخی از افرادی را در پی داشت که به جای کسب بضاعت هنری و دانش به دنبال هوچیگری و کسب اسم و رسم بودند دروغگویی این افراد حد و حصری نداشت و به روشهای نادرست و حیله گری سعی در مظلوم نمایی داشتند
خوشبختانه فرصتی در جشنواره مطبوعات فراهم شد تا این افراد بیشتر جولان داده و در نتیجه اشتباهات و کاراکترشان بیشتر نمایان گردد. از جمله این موارد می توان به نشریه اختصاصی خانه مطبوعات اشاره کرد که حاوی مصاحبه با مسئولین امر در این جشنواره بود.
دو صفحه این نشریه به مقالات تخصصی کارتون اختصاص یافته که در بدو امر مسئله ای خوشایند و قابل تحسین است اما از بعد فنی مقاله حتی یکبار هم توسط حداقل مدیر نشریه یا صفحه آرا خوانده نشده است چون در این صورت متوجه نقص برخی پاراگرافها میشد و دستور بررسی صادر میشد
نوشتن مقاله نیازمند فکری وسیع و مطالعاتی عمیق است
مقاله اول:
نام مقاله: تاریخچه کاریکاتور مطبوعات
نویسنده مقاله همراه کاریکاتور چهره : علیرضا فرساد
در زیر عکس مقاله و همچنین نوشته خانم مرضیه عابدی که در منابع مختلف قابل دسترسی است مشاهده میشود. آقای فرساد با انتخاب بخشهای از مقاله خانم عابدی که به رنگ قرمز دیده میشود این مقاله را به نام خودشان چاپ فرموده اند.
http://iran-newspaper.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=43609
http://dowran.ir/show.php?id=102741596
بازنمايي اغراقآميز رفتار، يا ويژگيهاي اشخاص به منظور مضحك جلوه دادن آن، تعريفي است كه از كاريكاتور در دايرةالمعارف هنر، ارائه گرديده است. بر اساس اين تعريف، كاريكاتور، وسيلهاي است كه براي طعن و هجو اجتماعي و سياسي، به كار برده ميشود.
اين تعريف در فرهنگ عميد، به اين شرح است:
«كاريكاتور Caricatore: تصوير خندهآور، شكل مضحك، نوعي نقاشي كه نقاش، تصويري از كسي بكشد كه با وجود شباهت، مضحك باشد.»
و دكتر محمد معين، در اين باره مينويسد:
«كاريكاتور: شكل و تصويري مضحك كه نقاش در ترسيم آن از نكات و دقايق مشخص موضوع استفاده كند و آن نكات و دقايق را بارزتر و بزرگتر نشان دهد و در عين حال، تصوير بايد با اصل موضوع شبيه باشد.»
صرفنظر از تعريف كاريكاتور و نقصاني كه در تعاريف فوق، ممكن است وجود داشته باشد، آنچه بيشتر مدنظر هنرمندان و فعالان اين عرصه است، كارتون اديتورال (Editorial Cartoon) يا كاريكاتور روزنامهاي ميباشد كه برخي آن را از پديدههاي هنري دوران رنسانس ميدانند.
و برخي ديگر، معتقدند:
«هنر كاريكاتور خيلي پيش از پيدايش روزنامهنگاري و حتي اختراع صنعت چاپ در دنيا رواج داشته و در واقع عمري به درازاي تاريخ مكتوب انسان دارد. قرنها پيش از اين كه اصطلاحات كاريكاتور، كارتون (يا هر عنواني كه در زبانهاي مختلف به آن داده شده) ابداع گردد، اين هنر در عصر باستان شناخته شده و رواج داشته است.
اولين كاريكاتورهايي كه در آنها مسائل سياسي و اجتماعي مطرح شد، در حفاريهاي شهر پمپي به دست آمده كه تقريباً 1900 سال پيش در زير گدازههاي آتشفشاني پنهان بود. اين كاريكاتورها بر روي ستونهاي سنگي كنده شده بود و در معرض ديد همگان قرار داده ميشد.»
و در تاريخچه آنچه كه امروزه با عنوان كاريكاتور روزنامهاي، مطرح است، ميگويند: پديد آمدن شيوههاي تازهاي براي تكثير يك اثر هنري در آن سالها [قرن هفدهم ميلادي]، مثل ليتوگرافي، كليشهسازي، كندهكاري و چاپ، كاريكاتور را به شكل هنري مردمي، مطلوب عامه كرد.
در نخستين روزهاي نشو و نماي اين هنر، با نامهايي چون اگوستينو كاراچي Agustino Caracci و جيواني برنيني Giovanni Barnini در ايتاليا به عنوان پيشگامان هنر كاريكاتور و طنز ترسيمي برميخوريم؛ ولي اوضاع و احوال اجتماعي و سياسي ايتاليا در آن زمان به گونهاي نبود كه اين هنر بتواند بدانسان كه بايد و شايد تأثيري فراگير داشته باشد. در اواخر قرن هفدهم ميلادي، آزادي بيقيد و بند مطبوعات در هلند از سويي و گرد آمدن گروه بسياري از نقاشان و هنرمندان وقت در اين كشور، هلند را ميدان فعاليت كاريكاتوريست پركاري چون رومين دوهوگ Romin De Hoog ساخت. شهرت و محبوبيت او حتي از مرزهاي كشورش فراتر رفت، تا جايي كه كاريكاتورهايش با ترجمه و زيرنويس، راهي فرانسه و انگلستان شد.
در همين زمان در فرانسه و انگليس نيز با توجه به اوضاع و احوال سياسي، كاريكاتور به عنوان حربهاي در درگيريهاي جناحهاي مختلف سياسي مورد استفاده قرار گرفت.
ويليام هوگارت William Hugart از جمله كساني است كه در اين راه، مكتب تازهاي در انگلستان به وجود آورد. آثار هوگارت راهگشاي افراد ديگري در اين زمينه شد كه از ميان آنها نام جيمز گيلاري James Gillary پدر و بنيانگذار كاريكاتور سياسي در انگلستان و رولاندسون Rolandson بيش از همه ميدرخشد.
فرانسويان نيز به نوبه خود در اين راه تكاپو كردند. كاريكاتور سياسي كه در دوران لويي شانزدهم به شدت سركوب شده بود، قبل و در جريان انقلاب كبير فرانسه جان تازهاي گرفت و رونقبخش شبنامههايي شد كه به مدد صنعت چاپ، دست به دست در ميان مردم ميگشت. پس از پايان انقلاب، اتفاقي در پاريس افتاد كه آينده طنز ترسيمي و كاريكاتور روزنامهاي را دگرگون كرد. در نوامبر سال 1830 چارلز فيليپون Philipon Charles سنگ بناي نشريهاي به نام كاريكاتور را گذاشت كه ميتوان از آن به عنوان نخستين نشريه صرفاً فكاهي و انتقادي سياسي ياد كرد. ...
در سال 1841م هفتهنامه پانچ Punch در انگلستان پا به عرصه وجود گذاشت.
كاريكاتوريست اصلي اين نشريه جان ليچ Johnlich بود كه ميتوان كارهايش را الگوي اصلي كاريكاتور روزنامهاي به شكلي كه بعداً در تمام جهان مرسوم شد، دانست.»
و دربارهِي تاريخچهي كاريكاتور در ايران، گفته ميشود:
«پيشينه ورود كاريكاتور رسمي مطبوعاتي به ايران، با هفتهنامه ملانصرالدين كه در آستانه انقلاب مشروطه در قفقاز چاپ ميشد، پيوندي عميق دارد. چرا كه براي نخستين بار، كاريكاتور مطبوعاتي به مفهوم نقد طنزآميز مناسبات سياسي و اجتماعي، توسط كاريكاتوريستهاي ماهر و هنرمند اين مجله به ايران راه يافت و يكي از زمينههاي مؤثر پيدايش و رشد كاريكاتورهاي مطبوعاتي در ايران شد...
كاريكاتورهاي مطبوعاتي كه از هفتهنامه ملانصرالدين سرچشمه گفته بودند و بعدها توسط نخستين نشريات و روزنامههاي طنز ايران بخصوص روزنامه آذربايجان چاپ تبريز، گسترش يافتند، به سرعت طنز عاميانه و انتقادي مردم را در قالب طرحهاي هجايي و فرهنگ مكتوب، گسترش دادند... عظيمزاده، نقاش اهل تبريز و از بنيانگذاران هنر كاريكاتور در ايران ـ كه خود از شاگردان روتر و شيلينگ [كاريكاتوريستهاي هفتهنامه ملانصرالدين] بود ـ توانست با بهرهگيري از شيوه طراحي روتر، اما با خط و تركيببندهاي سادهتر، نخستين كاريكاتورهاي بومي ايران را پايهگذاري كند... عظيمزاده توانست بعد از تعطيلي ملانصرالدين، نشريه فكاهي ـ سياسي آذربايجان را كه در زمان انقلاب مشروطه به ارگان سردار ملي ستارخان، شهرت يافته بود، با كاريكاتورهايش رونق بخشد.»
طبيعي بود كه با غناي زبان فارسي كه شامل: اصطلاحات بسيار، ضربالمثلهاي گوناگون، كلمات عاميانه و كنايات فراوان است، اين هنر در ايران، به شيوهاي ديگر، درآيد و در شرايط سخت استبداد و خفقان ستمشاهي، عنوان «شمشيرهاي برهنه بر روي جباران» را به خود اختصاص دهد.
اولين دفتر نامه طراحان كه در سال 1378 به چاپ رسيد، در ستايش طراحان و كاريكاتوريستها آورده است:
«اين روزگار، روزگار ديگري است و اگر شاه اوليا(ع) فرمود كه فرزند زمان خويش باشيد هم بدين معني است كه حقايق و معارف را با ابزارهاي نو دريابيد و يكي از ابزارهاي نوين درك حقايق و معارف، طرحهاي طراحان و كاريكاتوريستهاست. طراحان و كاريكاتوريستهاي زمانة ما، شاعران بيكلمهاند، عارفان بيسخناند، صفدران بيشمشيرند. ايناناند كه با طرحهايشان، ...
كاريكاتورها، شمشيرهاي برهنهاند كه بر روي جباران كشيده ميشوند. كاريكاتوريستها، بيمعرفتان و دنياپرستان را به تمسخر ميگيرند و اهل زور و تزوير را رسوا ميكنند. زبان طرح و كاريكاتور، زباني است رمزي، بين عارفان و روشنفكران و فرزانگان. آدمهاي گول و منگ، آنها را پائين ميگيرند و بالا ميگيرند و چپ و راست ميكنند و از آن چيزي درنمييابند؛ ولي اهل معرفت و هوشمندان و زيركان، با يك نظر، سخن و مقصود طرح را درمييابند.
قرن آينده، قرن عارفان است. قرن آينده، قرن خداپرستان است. با اين سيل اطلاعات و درهم آميختن فرهنگها، زمانه، زمانة طراحان است. قرن آينده، قرني است كه طراحان و كاريكاتوريستها، با گردش قلمي و عشوهي رنگي و ترسيم طرحي، كار صد مقاله كنند. قرن آينده، قرن هنر هشتم است.»(1)
عرصهي طراحي و كاريكاتور نيز همچون ديگر عرصههاي هنري و مطبوعاتي، در دوران ستمشاهي پهلوي، در تيول افرادي بود كه قلم به نان فروخته بودند و آنچه استاد ازل گفت بگو، ميگفتند و كساني هم كه دردي داشتند،تاب گفتن و قلمي كردن نداشتند كه برخي از آنها كه اين كردند، در سياهچالها گرفتار شدند و قلمشان را شكستند.
تنها تعزيهگردان اين عرصه، در عصر شاهنشاهي پهلوي، نشريهي توفيق بود كه نمونهاي از طنز روشن و سياسي آن، كه دربارهي ازدواج نخستوزير بهايي رژيم است، به شرح زير ميباشد:
«يك ابتكار ديگر كاكا توفيق
بعد از ازدواج آقاي نخستوزير همهي مردم[!؟] منتظر بودند تا ببينند روزنامه توفيق چه شوخيهايي راجع به آن خواهد ساخت و محافل مختلف بيصبرانه، انتظار انتشار شماره آينده توفيق و ديدن كاريكاتورها و لطيفههاي توفيق راجع به اين ازدواج را ميكشيدند.
موضوع از اين نظر براي مردم جالب بود كه سالها بود در مطبوعات، بخصوص در روزنامه توفيق راجع به زن نداشتن آقاي نخستوزير بحث ميشد و مقالات خوشمزهاي در توفيق چاپ شده بود تا اينكه امروز مطلع شديم توفيقتون يك ابتكار ديگر بخرج داده و گلدان جالبي را همراه با يك نامه خوشمزه، براي خانم آقاي نخستوزير فرستادهاند كه هر دو آنها را در زير ملاحظه ميفرمائيد:
سركار خانم ليلا خانم هويدا
مطمئناً شما چشم روشنيهاي زياد و گرانقيمتي به مناسبت ازدواجتان دريافت داشتهايد، ولي از طرف كاكا توفيق، چيز ديگري دريافت ميداريد كه از لحاظ به درد خوردن يقيناً با ارزشتر از همه آنهاست. اين چيز گلداني است با مشخصات و محاسني به شرح زير كه وسيلهي ممولي ارسال خدمت ميگردد:
1ـ به طوري كه ملاحظه ميفرماييد گلداني انتخاب شده كه موقع دعواي زن و شوهري، استفاده از آن، سهل و ساده و عملي باشد.
2ـ فرم آن به شكل گرز رستم انتخاب شده است.
3ـ ضمن اينكه زياد سبك وزن است، ضربات سنگين دارد.
در خاتمه يادآور ميشود كه بزرگترين حُسن اين گلدان، آن است كه نشكن است و هر قدر هم كه محكم توي كله بخورد، گلدان نميشكند!
كاكا توفيق»(2)
همانگونه كه انقلاب اسلامي ايران، در بين انقلابات جهان، داراي ويژگيهاي منحصر به فرد بود، فعاليتهاي انقلابيون نيز، از ويژگيهاي منحصر به فردي برخوردار بود.
مقاله دوم : سوپاپ اطمينان يا ضامن انفجار؟!
نویسنده: لیلا پیر محمدی
در این مقاله که هوشمندانه تر از مقاله اولی است جواب هنرمندان در مقابل خبرگزاریها سر هم بندی شده است. حتی عنوان این مقاله نیز کپی پیست از لینک زیر است
در این صفحه در واقع ما جوابهای کارتونیستها آقایان مجید ادیبی در جواب تسنیم و جوابهای آقایان داوود شهیدی- کامبیز درم بخش و امین مویدی در ایسنا با ناشیگری به هم چسبانده شده است و حتی یک سطر این مقالات از آن نویسنده نیست
و
و
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/662826
این قسمتها در زیر کپی شده و پشت سر هم چیده شده تا به عنوان مقاله خانم پیر محمدی به خورد مخاطبین داده شود
داود شهيدی در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا٬ دربارهی وضعيت کاریکاتور مطبوعاتی در ایران٬ اظهار کرد: بهطور کلی٬ دو جریان متفاوت اصلاحات و اصولگرا٬ کاریکاتور مطبوعاتی را در کشور تحت تأثير خود قرار دادهاند و طبيعی است که در این شرایط٬ تضادهایی بهوجود آید
او ادامه داد: من هميشه کاریکاتور را هنری دانستهام که در مطبوعات میتواند هم مانند سوپاپ اطمينان عمل میکند و هم ضامن انفجار. سالها پيش٬ ما کاریکاتورهایی در نشریهی گلآقا داشتيم که با مردم همراه بود و در حالی که نيشتر میزد مانند مرهم نيز عمل میکرد. حرکت کاریکاتوریستها باید یک حرکت همراهانه در این زمينه باشد. این کاریکاتوریست همچنين گفت: من همواره به اهميت مولف بودن یک کاریکاتوریست اعتقاد داشتهام. اگر کاریکاتوریست در استخدام کسانی باشد که به مسألهی فرهنگ توجه چندانی ندارند و هدفشان فقط این است که نظر بالادستی خود را جلب کنند و حقوق بگيرند٬ نمیتواند رسالت خود را انجام دهد و از مسير منحرف میشود. آن چيزی که به ما کمک میکند این است که به دانش٬ سواد و معرفتمان در زمينه کاریکاتور بيفزایيم و بحث و جدل سازنده و مثبت داشته باشيم.
تسنیم: با سلام خدمت میهمانان عزیز به عنوان مقدمه از مجید ادیبی میخواهیم تا ضمن طرح بحث دشواریها و برخی معضلات کارتون مطبوعاتی را مطرح کنند.
ادیبی: بحث درباره کارتون مطبوعاتی بسیار پردامنه و مهم است و شاخههای بسیاری دارد که هر کدام میتواند موضوع میزگردی جداگانه باشد. سالها است که کاریکاتور و کارتون مطبوعاتی زیست میکند و از دوران مشروطه به این سو این فرزند پیر همچنان نوپا در مطبوعات کشور ما حضور دارد و همواره با چالشها و شکلات زیادی روبرو بوده است.
کارتونیستها همیشه درگیر این مسئله بودهاند که همین معضلات سبب شده است که این نوزاد 120 ساله همیشه تلاش کند تا دیده شود و دیگران او را ببینند.
در تمام تاریخ مطبوعات ایران نخستین قربانیان مطبوعات کارتونیستها و کاریکاتوریستها بودهاند و مطبوعات هم به واسطه همین کارتونها هزینههایی سنگین پرداخت کردهاند و خود قربانی جریانات شدهاند. وضعیت کارتون مطبوعاتی دراز دامن است و با بررسی این تاریخچه میتوانیم حجم زیادی از این جریانها را مشاهده کنیم.
اما وضعیت امروز کارتون مطبوعاتی خود بحثی است مجزا و مفصل که به نظرم در این میزگرد باید به طور مفصل به آن پرداخته شود و متأسفانه باید بگویم وضعیت کارتون مطبوعاتی در مشهد در حال حاضر به هیچ عنوان وضع مطلوبی نیست و این وضعیت همانند 10 یا 20 سال پیش همچنان به شکلی است که هنرمندان نق میزنند و مسئولین بیتفاوت هستند.
کارتون مطبوعاتی در ایران به دلیل انتقادی بودن همیشه با مشکل مواجه بوده است و به نظرم این مشکل از جایی ناشی میشود که فرهنگ انتقاد هنوز در کشور ما جا نیفتاده است و هیچ یک از ما برای انتقاد پذیری تربیت نشدهایم در حالی که کارتونیست مطبوعاتی باید همیشه به معضلات موجود در جامعه بپردازد. در این فضا و با وجود این مشکلات کارتون مطبوعاتی بیشتر به سوی تصویرسازی حرکت کرده است.
سردبير «خط خطی» دربارهی وضعيت کنونی کارتون مطبوعاتی در کشور٬ اظهار کرد: وضعيت کاریکاتور و کارتون در مقطعی که به اعتقاد برخی٬ «دوران طلایی» کاریکاتور کشور بود٬ به سمت تزیينی٬ بیخاصيت و وابسته بودن به سليقه و تفکر سفارشدهنده٬ پيش رفت. این نگرش کاسبکارانه که به قوت و شدت توسط نهادهای متولی کارتون و رسانههای وابسته به آن ترویج میشد٬ لطمههای جبرانناپذیری به تعریف اصيل و متعهد این هنر زد؛ اما خوشبختانه دو دهه است که با تلاش کارتونيستهای مطبوعاتی٬ کارتون ژورناليستی مورد توجه بيشتری قرار گرفته و کارتون برای مردم٬ بهخاطر مردم و به قصد اصلاح جامعه و ایجاد اميد و نشاط در کشور و با تعریف اصلی و اصيل این هنر٬ از دیوار نمایشگاهها و کاتالوگ مسابقات٬ به خاستگاه اصلیاش یعنی نشریات بازگشته است. این٬ همه مرهون تلاش و تعهد کارتونيستهای مطبوعاتی است.
درمبخش در بخش دیگری از سخنانش درباره وضعیت کاریکاتورهای مطبوعاتی در ایران توضیح داد: ما کاریکاتوریست خوب بسیار زیاد داریم اما متأسفانه جایی نیست که این هنرمندان بتوانند آثارشان را عرضه کنند. جای کاریکاتور در مطبوعات و در ارتباط با همه مردم است اما متأسفانه کاریکاتورهای مطبوعاتی بی بو و بی خاصیت شده اند، طوری که وقتی یک روزنامه یا نشریه حاوی کاریکاتور را ورق می زنید با چند کاریکاتور درباره زرد شدن برگ درخت و موضوعات شبیه به آن مواجه می شوید که هیچ تفکر و ذوقی را در مخاطب برنمی انگیزد. در حالی که کاریکاتور هنری با طنز گزنده است که همین گزندگی آن را جذاب می کند، اما وقتی مردم با روزنامه های بزرگ شهر شاهد کاریکاتورهای بی خاصیت هستند، این هنر به این شکل نمی تواند دردی را دوا کند و بیشتر به نظر می رسد که صفحه پر کن مطبوعات شده است.
در نهایت انجمن کارتونیستهای تبریز تاسف عمیق خود را از این گونه مسائل ابراز می دارد و آرزومند فضایی مملو از دوستی و شایسته سالاری است.